خالی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    تااینکه از مشهد اومدیم ومهمونی خوبی هم دادیم. دختر صاحب کاروان در مشهد توی طبقه ما ساکن بود وکم کم خودشو به من نزدیک کردوتمایل داشت بعد از مسافرت هم رفت وآمد داشته باشیم. حمید هم چند روزی بود که مدام سرش تو گوشی بود و میگفت رفیقمه یا مشتریم.تااینکه ی خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    و امروز...

    الان ازاون روزا ۳سالی میگذره.مدام ب طلاق فکر میکردم ک فهمیدم ناخواسته باردارم.و الان دوتا بچه دارم.سامان۴ساله وسهیل ۱.۵ساله.چن روز دیگه دهمین سابگرد ازدواجمونه وما هنوز خونه نداریم.حمید یازده ماهه که پاکه وتو این یازده ماه کلی بدهکاریاشو صاف کرده واوضاع کارش بهتر شده.

    + نوشته شده در  چهارشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:31&nbsp توسط خاطره  | 


    خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 183 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    محسن شوهر دختر دایی حمیده.از اول با ملیحه دختر دایی حمید دوست بودن.ملیحه دختر بسیار زیباییه وخیلی ها دوست داشتن ک زنشون ویا عروسشون  بشه.اونا عاشقانه شروع کردن وبه دلیل پولدار بودن بابای محسن وباسیاست بودن بابای ملیحه همه چی به خوبی گذشت.۴سال عقد بود خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    محسن مرد جذابیه.قد کوتاهه ولی از نظر ظاهری جالب وامروزیه.نمیخام توجیه کنم ولی من توخونواده ای بودم که محبت زیادی دریافت نمیکردم وبه همین دلیل خیلی زود به حمید وابسته شدم وهمیشه درصدد جلب رضایتش بودم.وبا وجودآزارهای زیادی که از نظر روحی ومالی بهم وارد خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    دوراهی من همیشه سردوراهی رفتن وموندن بودم...باحمید بمونم یا ازش جداشم.قبل از فوت علی پیش خودم میگفتم اگه بچه نداشتم میرفتم ولی بعد از اون اتفاق بازم موندم.خب هم دوست داشتم دوباره بچه دار بشم وهم جایی رو نداشتم برم.خونه پدری اصلا قابل تحمل نیس. خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 169 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    الان خیلی ناراحتم.سامان از کلاس قران فرار کرد و به هیچ عنوان حاضر نشد برگرده.دو جلسه اول بد نبود امروز اینجور شد.کلا اسمشو نوشتم کلاس که یکم اجتماعی بشه ولی اصلا ارتباط برقرار نکرد.تو کلاس با یه بچه ضعیف و حساس و کمرو وبدون اعتماد بنفس مواجه شدم.و فق خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    از من نصیحت... اگه پول ندارید بچه دار نشید اگه اعصاب ندارید بچه دار نشید اگه حامی وپشتیبان ندارید بچه دار نشید اگه خونه ندارید بچه دار نشید اگه پدرومادرتون تو بچگی باهاتون به تندی رفتار میکردن بچه دار نشید اگه تو خودتون احساس توانمندی نمیبیند بچه دار خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    شانس... حالم خوش نیس...دلم میخاد برم ی جای دور وکسی رو نبینم...دلم نمیخاد همه چی رو به شانس ارتباط بدم ولی از هیچ طرفی شانس ندارم.از پدر و مادر که پیرن ودستی دستی بد بختم کردن..از خواهرام که هیچ وقت حمایت کننده نبودن یا داداشم که یک صدم ما خوه خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 172 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    حوصلم ک سر میره میام وبلاگ خونی.من عاشق خوندنم.عاشق اینم که بدونم زندگی بقیه چجوری میگذره ک البته تازگیا بدجوری داره بضررم میشه چون میبینم اکثرا یه حداقلایی برای خوشحالی دارن. والانم ک پاییزه وحال و هوای خاص خودش..ی بارآدم سر خوشه یه وقت دیگه ناخوش.. خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37

    خالی دیگه حوصله نوشتنم ندارم...حالم خیلی خرابه...تو تربیت بچه ها موندم حسابی.سامان بیچاره خیلی تحت فشاره استرس داره میترسه .اوایل همش میگفتم تا وقتی ازین خونه بریم تحمل میکنم وبعدش همه چی رو درست میکنم ولی ۴سال از عمر سامان گذشت حالا من بچه ای خالی...
    ما را در سایت خالی دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : khatere300 بازدید : 216 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1396 ساعت: 17:37